در این اپیزود میخوام برم به مرز اوکراین و روسیه و از درگیریها و داستانهایی که این موضوع ایجاد کرده بگم و تاثیر این درگیری در بازار انرژی اروپا و مشکل تامین گاز اوکراین و اروپا بگم.
سرگئی شاپکین، در حالیکه وزش باد خیلی سردی پنجرههای دفترش رو میلرزونه، بیسکویتش رو توی عسل فرو برده و به هنر زنده موندن فکر میکنه. او شهردار پاولوپیل، روستایی در شرق اوکراین است. وقتیکه ولادیمیر پوتین در فوریهی سال ۲۰۱۴ شروع به تصرف قلمرو اوکراین کرد، آقای شاپکین میدونست که روستای او در خطره. در یک طرف جداییطلبهای طرفدار روسیه بودند که توسط کرملین مسلح شدهبودند و در طرف دیگه نیروهای ملی گرای اوکراین. اگه اونها بر سر پاولوپیل میجنگیدند روستاییهای ریادی کشته میشدند.
این بود که آقای شاپکین، معلم سابق تاریخی که معمولا ژاکت کشباف پشمیش رو به تن داشت، با مردهای مسلح به گفتگو نشست. روستای او هیچ ارزش استراتژیکی نداشت، ولی مغازههایی برای خرید مایحتاج داشت. او پیشنهاد کرد که جداییطلبها صبحها، بدون اسلحه و پای پیاده، برای خرید غذا و سیگار به مغازهها برن و ارتشیهای اوکراینی هم بعدازظهرها همون کارو انجام بدن. اینطوری اونها به هم برخورد نمیکردند و تیراندازی بین اونها شروع نمیشد. این روش موثر بود – هیچ نزاعی تو پاولوپیل اتفاق نیفتاد، و محلیها زنده موندند، البته به جز یکی که تراکتورش روی مین رفت.